رفتن رسیدن است ...
- ۱۶ آذر ۹۳ ، ۰۷:۲۳
عزیزان من...!
رابطه خودتان را با خدا، هرچه مىتوانید مستحکمتر کنید؛
بخصوص در این ماههاى مبارک - ماه رجب و ماه شعبان - که ماههاى دعا، استغاثه، رابطه گرفتن با خدا، و راز و نیاز کردن با معشوق حقیقى هر انسان است.
در این ماهها، خود را براى ورود بر سرِ سفره ضیافت الهى - در ماه رمضان - آماده کنید.
بیانات حضرت امام خامنهای
در دیدار کارگران در گروه صنعتی مپنا
1393/۰2/10
بعث انبیاء براى تربیت ماست که ما در آن ورق که باید تربیت بشویم، جورى تربیت بشویم که آنجا هم زندگىمان زندگى سعادتمند باشد. اگر این تربیت نباشد و انسان با همان خوى حیوانى از این عالم به عالم دیگر برود، در آن عالم سعادت ندارد و به شقاوت مىرسد، انسان در آن عالم به ظلمات مىرسد.
در میان همه موجوداتى که در طبیعت موجود هستند انسان اختصاصاتى دارد که سایر موجودات ندارند.
- انسان یک مرتبه باطن، یک مرتبه عقلیّت، یک مرتبه بالاتر از مرتبه عقل در انسان به قوه هست. از اوّل در سرشت انسان هست که این انسان از عالم طبیعت سیر مىکند تا برسد به آنجایى که وهم ماها نمىتواند برسد، و همه اینها محتاج به تربیت است.
همانطور که تربیتهاى مناسب با طبیعت هست، تربیتهاى مناسب با مراتب دیگرش هم هست که بعضىهایش را بشر مىتواند مطلع بشود و بعضىهایش را و بیشترش را بشر نمىتواند مطلع بشود.
اطّلاع را خداى تبارک و تعالى دارد و بعث انبیا براى این است که این بشر این چیزهایى را که اطلاع ندارد، این مراتب از انسانیّت را که خود بشر مطلّع نیست و کیفیت تربیت را تا اطّلاع بر خود درد و دوا نباشد نمىشود معالجه کرد انبیاء آمدند تا این انسان را به آن مراتبى که کسانى دیگر، علماى طبیعت نمىتوانند این مراتب را اطّلاع پیداکنند و انسان را تربیت کنند، این مراتب را تربیت بدهند و نمو و مورد ارتقاء بدهند.
تمام علماى طبیعت به هر مرتبهاى که برسند، آخر ادراکاتشان ادراکات همین خصوصیات عالم طبیعت است. از عالم طبیعت به ماوراى عالم طبیعت که آن عالم با این عالم در موجودیّت شبیهاند والاّ در مرتبه وجود آنجا خیلى بالاتر از اینجاست، و ما الآن خواب هستیم و آنجا را الآن با این چشم طبیعى نمىتوانیم ببینیم، چون انسان قابلیّت این را دارد که تربیت بشود و آن مراتب مافوق طبیعت را هم پیدابکند، و کسى نیست که به انسان این نحو تربیت را بکند، خداى تبارک و تعالى انبیاء را مأمور فرمودند که اینها بیایند و تربیت کنند این انسان را که برسد به آن مراتب مافوق طبیعت و هر چیزى که در آن قابلیّت هست فعلیّت پیداکند و تربیت یک تربیت الهى بشود.
(صحیفه نور، ج2، ص231)
انسان یک موجود جامع هست، نه یک موجود یک بُعدى یا دو بُعدى.
موجودات دیگر بعضىشان یک بعدىاند، بعضى دو بُعدى. بعضى چند بعدىاند،
لکن همه ابعاد وجود در سایر موجودات نیست، فقط انسان هست در بین همه
موجودات که یک موجود چندین بعدى است که براى هر بُعدش احتیاجاتی دارد.
مکتبهائى که در عالم طبیعت هست، هر مکتبى را به استثناى مکتب
اسلام که ملاحظه کنید یک مکتب
مادى است که انسان را حیوان تصّور کردهاست، یک موجودى که همان خوردن و
خوابیدن است، منتهى بهتر خوردن و بهتر خوابیدن.
حیوانات هم مشترکند با ما در خوراک خوردن و خوابیدن، لکن این مکتبها
مىخواهند انسان را یک حیوانى که اینطور ادراک کردهاند، از انسان که این
هم مثل سایر حیوانات هست که تمام چیزهائى و رشدهایى که دارد در همان
ادراکات و امور مادى دور مىزند، اسم آن را گفتهاند امور
عینى، خیال مىکنند که امر عینى عبارت از همین عالم طبیعت است، و حال
اینکه عوالم دیگرى هست که اینها ادراکش نکردهاند و آنها عوالم عینى بیشتر،
یعنى از عینیّت بیشتر حظ دارند تا عالم طبیعت.
عالم طبیعت در آخر موجودات عالم وجود واقع شدهاست، یعنى منتهىالیه عالم.
عالم وجود، عالم طبیعت است، پستترین
عالمها عالم طبیعت است و اینطور نیست که انسان فقط خودش باشد و همین طبیعت
و مرتبهاى نداشته باشد.
انسان مراتب دارد. آن کسى که رفته سراغ آن مرتبه انسان و از این مراتب
غافل شدهاست، اشتباه کردهاست، آن کسى که چسبیده است به آن عالم ماده و
مرتبه طبیعت را دیده و غافل از ماوراء الطبیعة است این هم اشتباه کرده
است.
(صحیفه نور، ج2، ص54)