صالحین رستم‌آباد

پایگاه مقاومت بسیج محمد رسول الله رستم اباد

صالحین رستم‌آباد

پایگاه مقاومت بسیج محمد رسول الله رستم اباد

۱۶ مطلب با موضوع «محتــوا و درسـنامه :: :: معرفتی» ثبت شده است

قضا و قدر چیست؟

| شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۵۸ ب.ظ

1- معناى قضا: آیا تاکنون اسم قاضى را شنیدهاید؟ مثلا مىگویند فلانى قاضى دادگسترى است. آیا مىدانید کار قاضى چیست و چرا به او قاضى مىگویند؟ کار قاضى این است که وقتى بین دو نفر مشکل یا دعوایى پیش مىآید به او مراجعه مىکنند و او حق را به یک طرف، که حق با اوست مىدهد و دعوا را خاتمه مىبخشد. پس چون قاضى دعوا را فیصله مىبخشد ، تمام مىکند و خاتمه مىبخشد به او قاضى مىگویند.

با مثال که متوجه شدید که معناى قضا: فیصله بخشیدن به کار و تمام کردن مىباشد. حال وقتى مىگویند قضاى الهى بر چیزى تعلق گرفته، به این معناست: که خداوند این گونه حکم کرده که آن چیز با علتهاى خودش به گونهاى خاص ایجاد مىشود و حتمى شود؛ مثلا قضا و قدر الهى بر این تعلق گرفته که اگر کسى به آتش دست بزند دست او بسوزد، اگر کسى خودش را از بلندى پرتاب کندت صدمه ببیند، آسمانهاى هفت گانه در دو روز (دو دوره) خلق شوند و اما وقتى مىگویند قضاى الهى بر این تعلق گرفته که جز او را پرستش نکنید؛ یعنى حکم و دستور خداوند بر این تعلق گرفته است.

2- معناى قدر؛ قدر به معناى تقدیر کردن و اندازه گرفتن است وقتى مىگویند قدر الهى، یعنى خدا قدر و اندازه هر چیز را مشخص کرده است و قدر الهى بر این تعلق گرفته که سال 365 روز باشد. در حوادثى هم که اتفاق مىافتد قدر الهى بر این تعلق گرفته است که اگر علتها فراموش شود، نتیجه مورد نظر هم به دست آید؛ مثلااگر کسى بیمار شود و دارویى که براى همان بیمارى وجود دارد مصرف کند و خوب شود، خوب شدن شخص مطابق قضا و قدر الهى است، چون خداوند این گونه تقدیر کرده است که خوردن دارو موجب بهبودى شود. حال اگر مریض دارو مصرف نکرد و بیماریش شدیدتر شد باز هم مطابق قضاوقدر الهى است. 

مسلمان کیست و شرایط مسلمان بودن چیست؟

| چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۵۱ ب.ظ

مسلمان کسى است که بپذیرد: هیچ خدایى جز الله نیست و حضرت محمد (صلی‌الله علیه وآله) پیامبر خدا است. کسى که این دو را قبول داشته باشد و به زیان هم اقرار کند، مسلمان است.

اسلام مانند سواد داشتن است که داراى درجاتى است؛ کسى که سواد خواندن و نوشتن بلد باشد با سواد است و کسى هم که داراى درجه دکترى باشد باز هم باسواد است. اما درجه این دو با هم برابر است؟ درجات اسلام نیز همین طور است.

چنان که اسلام را می‌توان به اسلام ظاهرى و اسلام واقعى تقسیم کرد.

از شرایط مهم مسلمان واقعى بودن دو چیز است:

1. عقیده و ایمان؛ یعنى عقیده داشتن به خداوند و صفت‏هاى نیک او، ایمان به نبوت پیامبران به ویژه حضرت محمد (صلى‏الله علیه وآله) عقیده به قیامت، بهشت، جهنم و... .

2. عمل، یعنى اگر کسى عقیده‌‏اش کامل باشد، ولى به دستورهاى خدا و پیامبر (صلى‏الله علیه وآله) عمل نکند، مسلمان واقعى نیست؛ مثلا اگر کسى زکات ندهد مسلمان واقعى نیست.

 

چرا ادعا میکنیم دین اسلام کامل‌ترین دین است؟

| يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۶ ب.ظ

دین اسلام جامع است؛ یعنى براى تمام امور ما انسانها برنامهریزى کرده است؛ از روابط شخصى ما با خدا گرفته تا روابط اجتماعى، خانوادگى، اقتصادى و...، در حالى که دینهاى دیگر این جامعیت را ندارد.

اینکه در قرآن کریم در برخی از موارد می‏فرماید: ما آفریدیم چند دلیل دارد که دو دلیل آن را برایتان می‏نویسم:

1. اگر بخواهید با معلم یا پدر و مادرتان صحبت کنید می‏گویید تو یا شما؟ روشن است که نمی‏گویید تو بلکه برای احترام معلم می‏گویی شما فرمودید. پس ما در برخی از موارد برای احترام و بزرگ داشت دیگران از ضمیرها و فعل‏های جمع استفاده می‏کنیم. هر چند کسی که با او سخن می‏گوییم یک نفر بیشتر نباشد.

در مورد خدای بزرگ نیز به خاطر عظمت پروردگار در برخی از موارد از ضمیر جمع استفاده شده و ماآمده است. مگر با عظمت‏تر و بزرگتر از خداوند، کسی یافت می‏شود؟

2. در برخی از موارد که افراد دیگری هم در کاری همکاری کرده‏اند، گوینده، از ضمیر جمع استفاده می‏کند. فرض کنید در کلاس شما دو تیم تشکیل شده و قرار شده هر تیم یک انشاء بنویسد، تا بهترین انشا انتخاب شود. انشاء به وسیله سرپرست تیم نوشته می‏شود البته اعضا هم نظری داشته باشند، نظر خودشان را می‏گویند و سرپرست تیم، انشا را می‏خواند. وقتی انشا برگزیده منتشر شد سرپرست تیم می‏گوید انشا ما، برگزیده شد و نمی‏گوید انشا من. در مورد خدا نیز چنین است. در برخی از موارد، کارها به فرمان خداوند و به وسیله فرشتگان انجام می‏شود. در این گونه موارد نیز گاهی در قرآن از ضمیر جمع مااستفاده شده؛ مثلا گرفتن جان انسانها با اراده الهی و به وسیله فرشتگان انجام می‏شود؛ چنان که روزی دادن، عذاب کردن و... همگی با اراده الهی و به وسیله فرشتگان انجام می‏پذیرد.

برخی از مفسران در این باره می‏نویسند: آوردن ضمیر ما، برای بیان عظمت و قدرت است، زیرا بزرگان هنگامی که از خود سخن می‏گویند، نه فقط از خود بلکه از مامورانشان نیز خبر می‏دهند و این، کنایه از قدرت، عظمت و وجود فرمان بردارانی در مقابل دستورهای فرمانده است.

نقش ایمان به خدا در زندگى انسان چیست؟

| پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۲ ب.ظ

شما اگر وارد منزلى شدید که مى‏دانید این خانه نه صاحبى دارد و نه حسابى، نه دوربینى در کار است و نه کنترلى، هیچ دلیلى براى نظم و دقّت و انضباط در کارهاى شما نیست.

در خانه‌ی رها، ما هم رها هستیم و هرچه ریخت و پاش نکنیم و نفس خود را کنترل کنیم ضرر کرده‌‏ایم، ولى اگر بدانیم که این خانه صاحب و حسابى دارد و تمام رفتار ما زیر نظر اوست، به گونه‏اى دیگر زندگى خواهیم کرد.

اگر ایمان بیاوریم که این هستى، صاحبى دارد به نام خداى حکیم و حسابى در کار است به نام معاد و براى تمام افکار و رفتار و گفتار ما پاداش یا کیفرى هست، ما نیز حساب کار خود را مى‏کنیم و خواسته‏‌هاى نفس سرکش خود را مهار مى‏کنیم. کارهایى را که صاحب خانه نمى‌‏پسندد، انجام نمى‏‌دهیم، زیرا مى‏‌دانیم به حساب تمام کارهاى خیر یا شرّ ما رسیدگى مى‌‏شود.

توحید یعنى چه؟

| دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۸ ب.ظ

توحید یعنى اعتقاد به این که هیچ آفریده‌‏اى جز الله وجود ندارد. یکتا پرستى و توحید به دو بخش تقسیم میشود:

1. نظرى یعنى اعتقادى، پس ما باید معتقد باشیم که ذات حق یکى است، در جهان هستى بیش از یک پروردگار وجود ندارد. پروردگارى که عالم، قادر، با اراده، حکیم و... مى‏باشد و اعتقاد به اینکه همه کارهایى که در جهان انجام مى‏شود بااراده و خواست الهى مى‏باشد و هر چه خدا بخواهد همان مى‏شود.

2. توحید عملى یعنى توحید در عبادت، پس ما باید تنها خدا را بپرستیم و معتقد شویم هیچ معبودى جزالله نیست و این معناى لا اله الا الله است.

برای مطالعه مطالب بیشتر، مى‏توانید به مجموعه آثار شهید مطهرى، جلد دوم، صفحه 99 تا 100 از انتشارات صدرا مراجعه کنید.

خدا چیست؟

| دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۵ ب.ظ

اجازه بدهید قبل از آنکه درباره خدا، که آفریننده همه چیز است سخن بگوییم، اندکی درباره برخی از مخلوقات الهی صحبت کنیم.

1. شما با جاذبه زمین آشنا هستید و به خوبی می‏دانید که اگر جسمی را از بلندی رها کنیم به زمین سقوط می‏کند، ولی ذات و حقیقت نیروی جاذبه چیست؟ این سؤالی است که دانشمندان نیز نتوانسته‏اند به آن پاسخ دقیقی بدهند. پس ما از روی آثار نیروی جاذبه می‏توانیم به وجود نیروی جاذبه اطمینان پیدا کنیم، ولی حقیقت آن را نمی‏توانیم درک کنیم.

2. ما از روشن شدن لامپ چراغ، پی می‏بریم که در سیم برق، نیروی الکتریسیته وجود دارد، ولی حقیقت نیروی الکتریسیته چیست؟ ما نمی‏توانیم ذات و حقیقت آن را درک کنیم. تنها با دیدن آثارش، مانند روشن شدن لامپ آن، پی می‏بریم که در جایی نیروی الکتریسیته وجود دارد.

 این مثال‏ها را برایتان نوشتم تا توجه شما را به این نکته مهم جلب کنم، که چون ما انسان‏ها محدود و کم ظرفیت هستیم، نمی‏توانیم ذات خدا را بشناسیم، بلکه تنها از راه مخلوقات می‏توانیم به وجود ذاشتن خداوند یقین پیدا کنیم؛ از آفرینش جهان پی به وجود آفریننده می‏بریم.

از این که ما علم داریم می فهمیم که خداوند عالم بوده که به ما داده و از اینکه ما قدرت و توان داریم، می‏فهمیم که خداوند قادر و تواناست.

پس ما ذات خداوند را درک نمی‏کنیم، ولی به وجود داشتن خداوند و این که دارای صفت‏های علم، قدرت، حیات و... است یقین داریم و مطمئن هستیم که هر جا که باشیم او با ماست (محمد، آیه 35 / حدید، آیه 4) به همه کارهای ما آگاهی دارد، (هود، 5/بقره، آیه 235) نسبت به ما از همه [حتی از پدر و مادرمان] مهربان‏تر است و... (یوسف، آیه 64)

چرا ما باید خدا بشناسیم و دین داشته باشیم؟

| چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۰ ب.ظ

دلیل‏های زیادی وجود دارد که نشان می‏دهد ما وظیفه داریم خدا را بشناسیم و دین‌دار باشیم، که فقط دو دلیل آن را برایتان می‏نویسیم:

1. برای آنکه ضرر را از خودمان دور کنیم.

اگر روزی بخواهید به همراه پدر و مادر یا دوستانتان به اردو بروید و قبل از حرکت، رادیو اعلام کند هوا سرد و برفی خواهد بود، وقتی این خبر را شنیدید چه میکنید؟ آیا لباس گرم همراه خود بر نمی‏دارید؟ اگر وقت حرکت صدها نفر دیگر آمدند و گفتند هوای شمال سرد و برف و باران بود، مطمئن نمی‏شوید که این افراد راست می‏گویند؟ پس باید خودت را مجهز کنید. با شنیدن این خبرها هیچ عاقلی تردید نمی‏کند که باید خودش را برای سفر آماده کند و پوشاک گرم بردارد.

خداشناسی و دین‏داری نیز همین طور است، زیرا 124000 نفر از بهترین و راست‏گوترین افراد روی زمین یعنی پیامبران یکی پس از دیگری آمده‏اند و گفته‏اند: ای مردم خدا را بشناسید و خودتان را برای سفر آخرت آماده کنید. اگر برای سفر آخرت، توشه و وسایل کافی بردارید، شما به سلامت به مقصد می‏رسید و وارد بهشت می‏شوید، ولی اگر خدا را نشناسید و خودتان را برای این مسافرت آماده نکنید به قعر پرتگاه جهنم سقوط می‏کنید.

حالا با شنیدن حرف این همه پیامبر راستگو، نباید خدا و صفت‏های خدا را بشناسیم و خودمان را برای مسافرت آخرت آماده کنیم؟ هیچ عاقلی شک ندارد که با دیدن این همه آثار خداوند در روی زمین و با سخنان پیامبران راستگو همه ما وظیفه، خدا پیامبر، معاد و... را بشناسیم.

2. آیا تا به حال فکر کرده‏اید که چه قدر نعمت در اختیار ماست؟ اگر هوا و اکسیژن برای تنفس ما نبود چه می‏کردیم؟ اگر نمی‏توانستیم ببینیم، بشنویم، حرف بزنیم، فکر بکنیم، راه برویم و... چه زندگی دردآوری داشتیم؟ آیا ما نباید کسی که این همه نعمت را به ما داده بشناسیم و از او تشکر نکنیم؟ اگر کسی را که این همه نعمت به ما داده نشناسیم و از او تشکر نکنیم، انسان ناسپاس و بدی نیستیم؟ پس به خاطر این همه نعمتی که به ما داده شده ما باید خدا را بشناسیم و از او تشکر کنیم.

انتظار فرج

| دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۰۱ ب.ظ

«أفْضَلُ الْاعْمالِ انْتِظارُ الْفَرَجِ» یعنى چه؟

استاد شهید مطهری پاسخ می‌دهد!

پدیدآورنده نظم کیست؟

| پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۲۵ ب.ظ

امروزه بشر بیشتر کارهاى مشکل خود را با ماشینهاى گوناگون به آسانى انجام مى‌دهد. یکى از دستگاه‌هاى بسیار شگفت انگیز، مغز الکترونیک مى‌باشد که لابد از چگونگى کارهاى آن کمابیش اطّلاع دارید. مثلا نوعى از آن مى‌تواند در چند دقیقه، سوابق بیمارى را که در آن بایگانى شده، به طور دقیق در اختیار پزشک قرار دهد و در تشخیص بیمارى‌ها قادر است جزئیات هر حالت را که در سال گذشته یا 10 سال پیش گزارش داده شده، بررسى کند و راه درمان و معالجه‌‌ى بیمار را پیشنهاد نماید. این دستگاه مى‌تواند به موقع لازم داروى مورد نظر را به داروخانه‌‌ى بیمارستان سفارش دهد و پرستار را هم خبر کند تا دارو را به بیمار بدهد و نیز در برخى از کارخانه‌هاى مهم براى کنترل و تنظیم دستگاه‌ها از مغز الکترونیک استفاده مى‌شود.

آیا ممکن است این دستگاه را تصادف و اتّفاق به وجود آورده باشد، یا نظم حیرت انگیز آن شاهد هوش و استعداد سازنده‌‌ى آنست؟

  • ۰ نظر
  • ۱۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۲۵