هنگامى که ساختمان زیبا، پرشکوه و منظّمى مىبینیم
به آسانى در مىیابیم که مهندس و معمار و بنّاى آن هر یک در فنّ خود مهارت داشته
است و از دیدن آن بناى با نظم به علم و اطلاع سازندهى آن پى مىبریم.
همچنین مشاهدهى اتومبیل، هواپیما، مغز
الکترونیک و دیگر صنایع منظّم، بدون شک، ما را به مخترعان، مکتشفان و سازندگانى
مطّلع و دانا رهنمون مىشود و به علم واطلاعشان واقف مىشویم.
هیچگاه لازم نیست که سازندهى ساختمان و یا
مصنوعات دیگر را با چشم خود ببینیم تا به وجود آنها اعتراف کنیم؛ تازه اگر هم آنها
را مشاهده کنیم؛ باز علم و اطلاعشان را با هیچیک از حواس ظاهرى خود درک نمىتوانیم
کرد.
اما در عین حال به علم و اطلاع آنان معتقدیم؛
چرا؟ چون همان نظمى که در مصنوعاتشان دیده مىشود، ما را به علم و اطلاع سازندگانشان
آگاه مىسازد و از اینجا به این نتیجه مىرسیم که هرگز لزومى ندارد هر چیزى که ما
مىخواهیم به وجود آن اعتراف کنیم از دیدنیها و محسوسات باشد. بلکه چه بسیار
حقایقى که با هیچیک از حواس ظاهرى ما درک نمىشوند ولى با دقت و توجه در اثرهاى
آنها به وجودشان آگاه مىگردیم. چون هر خردمندى با کوچکترین التفات و دقت در مىیابد
که هیچ اثرى بدون مؤثر و هیچ چیز با نظمى بدون نظم دهندهى باخرد و دانا نمىتواند
بود.